معنی متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق, معنی متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق, معنی kتydc، fd efh lcbj، kتxgxg lcbj، gcxاj، gr, معنی اصطلاح متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق, معادل متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق, متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق چی میشه؟, متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق یعنی چی؟, متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق synonym, متغیر، بی ثبات کردن، متزلزل کردن، لرزان، لق definition,